بهمنیاروابن سینا
ارسال شده توسط زهرا در 88/5/29:: 11:27 صبحبوعلی سینا شاگرد مبرزی دارد به نام بهمنیار آذربایجانی که از خاندان زرتشتی بوده ولی اواخر مسلمان شد .می گویند بو علی این شاگرد را کشف کرده است :روزی بوعلی در دکان نانوایی بود.بهمنیار که بچه ی کوچکی بود به نانوا گفت کمی آتش احتیاج دارم برای آتشگیره .یه ذره آتش بده می خواهم ببرم خانه مان .نانوا گفت آتش را که این جوری نمی شود برد برو ظرفی بیار .فورا این بچه مشتش راپر از خاکستر کرد وگفت آتش را اینجا بگذار بو علی فهمید که این بچه ی باهوشی است .رفت سراغ پدر ومادرش گفت حیف است این بچه از بین برود او را در اختیار من قرار بدهید در آینده مرد فاضلی خواهد شد .
بهمنبار شاگردی است که بسیاری از افکار بو علی را او عرضه کرده است .خودش هم کتابی نوشته است به نام (التحصیل)ک این کتاب شاید اولین بار در ایران چاپ شده باشد .بهمنیار معتقد بود که همه چیز عوض می شود نه تنها بدن انسان بلکه روان انسان هم عوض می شود .همین طور که بدن در یک لحظه غیر از بدن لحظه ی بعد است من این لحظه هم غیر از من لحظه ی بعد است .روزی با استادش بو علی درباره ی همین مسئله مباحثه می کرد . بوعلی می گفت این جور نیست .بدن عوض می شود ولی (من)عوض نمی شود (خود)ثابت است .او پافشاری داشت .یک دفعه که سئوال کرد بوعلی سکوت کرد وجواب نداد .گفت چرا جواب نمی دهی؟گفت :آن بوعلی که تو در ان لحظه از او سئوال کردی که در لحظه ی بعد نیست .آن سئوال کننده ی لحظه ی قبل هم در لحظه ی بعد نیست. تودر هر لحظه که سئوال می کنی یک آدم هستی وبا یک مخاطب حرف میزنی در لحظه یبعد تو آدم دیگری هستی و او نیز اصلا وجود ندارد .پس نه تودر لحظه یبعد هستی که جواب بگیری ونه من در لحظه ی بعد هستم که جوااب بدهم .در همین جا بهمنیار دیگر سکوت کرد .
نوشته شده از کتاب فلسفه ی اخلاق استاد مطهری