شبانه

ارسال شده توسط زهرا در 88/5/9:: 12:10 صبح

مراتوبی سببی نیستی
به راستی صلت کدام قصیده ای
ای غزل؟
ستاره باران جواب کدامین سلامی

به آفتاب
ازدریچه ی تاریک ؟
کلام ازنگاه تو شکل می بندد
خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنی !
پس پشت مردمکانت فریاد کدام زندانی است که آزادی را

به لبان بر آماسیده ی گل سرخی پرتاب می کند؟
ورنه این ستاره بازی

حاشا 
چیزی بدهکار آفتاب نیست
.نگاه از صدای تو ایمن می شود
چه مومنانه نام مرا آواز می کنی !
و دلت کبوتر آشتی ست در خون تپیده به بام تلخ

با این همه
چه بالا چه بلند
پرواز می کنی

 سروده ی احمد شاملو





بازدید امروز: 8 ، بازدید دیروز: 22 ، کل بازدیدها: 30969
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ
انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس